هشت ماهه شدم
امروز 30 مهر من هشت ماهه شدم کاراي جديدي هم ياد گرفتم ديگه تو روروک راحت اين ور و اون ور ميرم و مامان و بابا هرجا باشن تندي خودمو بهشون ميرسونم البته اگه مانعي جلوم باشه انقدر شيرين کاري ميکنم تا مامان و بابا بيان سراغم مامان هم صبح ها يه کوچولو زرده تخم مرغ بهم ميده که من خيلي دوست دارم و با ملچ و مولوچ ميخورم با زبونم هم ياد گرفتم با صداي بلند تق تق ميکنم اگه چيزي رو دوست داشته باشم اون رو به هر قيمتي به دست ميارو حتي شده با جيغ بنفش به خصوص کنترل تلويزيون و موبايل و دوربين و خلاصه اين جور چيزا ديگه با اسباب بازي و چيزاي ديگه هم سرم کلاه نميره فعلا که خواب...
نویسنده :
مامان
9:31